خاطراتت تو یادمه

عشقم مهران ررررررررفت

خاطراتت تو یادمه

اگه میدونستم اینقدر زود میرفتی از تک به تک ثانیه هام واس کنار تو بودن استفاده میکردم.این چندشب فقط میشینم و

به خاطراتمون فک میکنم.به اولین روزی که دیدمت از نزدیک تو اون کوچه بادوستات.اصلا فکرش نمیومد تو ذهنم که یه

روز جی اف تو بشم و بدتر ازهمه عاشق هم بشیم

مهران خاطرات نازمون هرجا و هر لحظه تو ذهنمه.

توهر گوشه ی شهر مون باهات خاطره دارم

منو میکشه این خاطرات وقتی تو شهر راه میرم.حتی تو قبرستون هم خاطره داریم باهم یادته.

وای که چقدر روزش شاد بودم و میخندیدیم.

مهران نبودت رو دارم قبول میکنم.اما بودن خودمو هنوز باور ندارم.بدجور عذاب میکشم

عشقم منو ببر پیش خودت.زندگی اونجا بهتره از زندگی بین این همه نامرد بدون وجود تو.خیلی میترسم

نبودت منو اخر نابود میکنه.خداکنه هر چه زودتر بمیرم تا روی سنگم بنویسن ناکام از دنیا رفت

عاشق بود و دلشکسته از دنیا رفت

 

 



+ نوشته شده در  جمعه 20 آبان 1390برچسب:,ساعت 21:4  توسط دخترکی ساده